مدافعان قانون بهداشت مادر و کودک در چین اغلب چنین استدلال می کنند که واژه ء چینی یوشنگ در غرب اشتباها تولد سالم-بهسازی نژادی ترجمه شده است.علاوه بر اشاره به این نکته ساده که معنای هر واژه ای اصولا در چهار چوب متن تعیین می شود باید بگوییم که معنای واژه شناختی بهسازی نژادی درزبان های اروپایی نیز (تولد سالم) است.زیرا از دو واژه یونانی ای-یو به معنای خوب و ژنوس به معنای تولد ساخته شده است.واژه یوشنگ در چین در دههء 1920 در پی تالیف و ترجمه آثاری متعدد در باره بهسازی نژادی به زبان چینی پدیدار شد.جنبش بین المللی که از سوئد تا ژاپن گسترش یافته بود در بین روشن فکران چین نیز هواداران بسیاری پیدا کرد.برخی از روشن فکران چینی صریحا به ستایش سیاست های نژادی نازی ها پرداختند و بر خی دیگر فقط خواستار پیشگیری از تولید مثل انسان های (ناقص) بودند.پس از به قدرت رسیدن کمو نیست ها در چین در سال 1949 جنبش بهسازی نژادی در این کشور ممنوع شد.این جنبش به خاطر ارتباطش با نازیسم در سایر کشور های جهان نیز به همین سرنوشت دچار شد.اما پس از اتخاذ سیاست فرزند واحد در سال 1978 دوباره در این کشور ظاهر گشت.امروز بسیاری نشریات تخصصی و غیر تخصصی چین هنوز از فرانسیس گالتون (1822-1911) بریتانیایی مبداء اندیشه بهسازی نژادی و پسر خاله چارلز داروین به عنوان پدر علم یوشنگ تمجید می کند.در این نشریات یوشنگ به وضوح علمی خوانده می شود که دولت به کمک آن خصو صیات بدنی و ذهنی مردم را از طریق تولید مثل انتخابی اصلاح می کند.مدافعان قانون مذکور تایید می کنند که این قانون بر ( رضایت آزادانه ) فرد مبتنی است. اما به راستی رضایت فردی در کشوری تک حزبی که نا رضایتی سیاسی کسی را بر نمی تابد چه معنایی می تواند داشته باشد!.این مدافعان از اظهار نظر در مورد قوانین ایالتی که از سال 1988 در شش ایالت چین به اجرا در آمده است و در آنها به اراده فردی کوچکترین اشاره ای نشده است طفره رفته اند.به طور مثال در ایالت گان سو (بی شعورها) (احمق ها) و کودن ها در مورد آنها واژه پزشکی به کار برده اند .فقط در صورتی حق ازدواج دارند که عقیم شوند.نکته مهم آن است که بهسازی نژادی همیشه لزوما مستلزم نژادپرستی نیست.در کشور اسکاندیناوی هزاران نفر که معلول ذهنی به شمار می رفتند تا پیش از دهه 1960 بی آنکه از نژادی متفاوت باشند به زور عقیم شدند.برای دفاع از قانون چینی این استدلال که "هان ها" خود را از (اقلیت ها) برتر نمیدانند کافی نیست.چرا عقیده تبتی ها را در این باره سوال نکنیم! قوانین بهسازی نژادی در چین بیشتر به دو گروه مربوط می شود.روستائیان (حدود %70 از مردم) به اقوام اقلیت ( 55 قوم که حدود %8 از جمعیت کشور را شامل می شود ) متخصصان ژنتیک چینی در نشریات تخصصی و غیر تخصصی گوناگون اظهار می دارند نسبت معلولیت های ذهنی و جسمی در بین روستائیان بیش از این نسبت نزد شهر نشینان است.آنها همچنان مدعی اند که این گونه معلولیت ها دست کم در بین برخی اقوام اقلیت و بیش از قوم اکثریت "هان"است .به گفته این ژنتیک شناسان عقب ماندگی اقتصادی این قوم با ازدواج بین خود تشدید شده است.اما به عقیده من این نظریه تبیینی علمی از همان پیش داوری دیرینهء قوم "هان" رسوم درون همسری اقلیت ها است
بینش های کاملا متفاوت
گاه برای دفاع از قانون 1955 به (ارزش های کنفسیوسی) متوسل می شوند.چین در گذشته خود منجمد نشده است .متوسل شدن به سون زی در چین در دهه 1990 همان قدر مفید است که توسل جستن به اسپارتی ها برای توضیح نازیسم آزادی تولید مثل از امتیازات فرهنگ های معدود و برتر نیست.بلکه جزو حقوق انتقال ناپذیر هر فرد است . شیوه های قهر آمیزکنترل موالید را نمی توان با ادله فرهنگی توجیه کرد.به طور مثال برنامه های عقیم سازی دولت هند که طی (دوره اضطراری) در دهه 1970 به اجرا در آمد .پس از انتخابات عمومی به نحوی گسترده مورد انتقاد قرار گرفت.وانگهی تحقیقات نشان داده است که عقیده افراد در چین یا در سایر کشورها در مورد نحوه رفتار با معلولان بسیار با یکدیگر متفاوت است.در نظر خواهی هایی که محققان چینی در اواخر دهه 1980 صورت داده اند معلوم شد که بیش از %25 از پاسخ دهندگان زندگی را در هر وضعیتی مقدس می شمارند.تولد کودک ناقص یکی از دردناک ترین چالش هایی است که ممکن است رویارویی هر خانواده ای قرار گیرد.به همین دلیل باید همه ملاحظات اخلاقی و گزینه های پزشکی ممکن را برای مقابله با چنین چالشی به دقت مورد بحث و بررسی قرار دهیم.قانون بهسازی نژادی کنونی باز تابنده این روند توافق همگانی نیست بلکه عاملی برای اتخاذ تصمیمات اجباری است.مردم حاشیه نشین اجتماع حتی در کشورهای دموکراتیک نیز گاه در معرض رفتار هایی تبعیض آمیز قرار می گیرند.در کشوری تک حزبی چون چین قوانین بهسازی نژادی بیشتر برای امحای اشخاص آسیب پذیر مورد استفاده قرار گرفته است تا برای یاری رسانیدن به آنها
قانون 1995 چین
گزیده ای از مهمترین بخش های تر جمه رسمی قانون بهداشت مادر و کودک در چین که از سال 1995 به اجرا در آمده است
ماده8 : گواهی معاینات ضروری برای ازدواج باید شامل نتیجه این معاینات باشد: بیماری های حاد ژنتیک-بیماری های عفونی تعیین شده و هر گونه بیماری روانی مربوط به آنها
ماده 10 : در صورتی که پزشک حین معاینه مرد یا زن نوعی بیماری خطر ناک ژنتیکی را تشخیص بدهد که از نظر پزشکی در دوره حاملگی مشکل آفرین است.باید این مو ضوع را برای طرفین توضیح دهد.چنین زوج هایی در صورتی می توانند با هم ازدواج کنند که حاضر باشند مدت طولانی تدابیر ضد حاملگی را بکار ببندندیا به عمل عقیم سازی رضایت دهند
ماده 16 : اگر پزشکی تشخیص دهد که زن و شوهری که در سنین باروری هستند به نوعی بیماری خطر ناک ژنتیک مبتلا هستند یا احتمال چنین ابتلایی را بدهد باید نظر پزشکی خود را به آن زوج اعلام کند و زوج مذکور باید در صورتی که هنوز در سنین باروری هستند توصیه پزشک را بپذیرند
ماده 18 : اگر پزشک صی معاینات زنی که در پایان دوران حاملگی است برخی موارد را تشخیص دهد باید ضمن توضیح برای زن و شوهر آنان را از توصیه پزشکی خود آگاه کند.این موارد عبارتند از :ابتلای جنین به هر نوع بیماری مهم ژنتیکی -نقص عضو مهم جنین-خطر ناک بودن ادامه حاملگی برای جان یا سلامتی مادر
از فرانک دیکوتر -رئیس موءسسه چین معاصر-دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن
No comments:
Post a Comment